به قلم: بابک ایران پور اخیراً طرحی در مجلس مورد بحث قرار گرفته است تا بر اساس آن سن ورود کودکان به مدرسه از ۵ سالگی آغاز شود. هر چند معاون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در واکنش به این طرح اظهار داشت: با استناد بر مطالعات، کاهش سن ورود کودکان پایه اول دبستان […]
به قلم: بابک ایران پور
اخیراً طرحی در مجلس مورد بحث قرار گرفته است تا بر اساس آن سن ورود کودکان به مدرسه از ۵ سالگی آغاز شود.
هر چند معاون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در واکنش به این طرح اظهار داشت: با استناد بر مطالعات، کاهش سن ورود کودکان پایه اول دبستان به ۵ سال تمام به نفع آنها نیست و این موضوع بین صاحبنظران آموزش و پرورش و روانشناسان محل گفتوگوست. وی تاکید کرده است: سن ورود به پایه اول ابتدایی که اکنون شش سال تمام است، به نفع آنهاست.
بعنوان کسی که مدتها توفیق تدریس داشته ام و مقایسه شیوه ها، مفاهیم و دروس نظام آموزش و پرورش در ایران در ۴ دهه گذشته و در عین حال مقایسه با سایر کشورها، این حقیقت را روشن می کند که آنچه بعنوان خروجی تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش در همه این سالها در خوشبینانه ترین حالت مشاهده شده این است که ۷۰٪ (و چه بسا بیشتر) دانش آموزان بعد از دیپلم و حتی در دوران دانشگاه هیچکدام از دروس فراگرفته در دوران ۱۲ ساله برایشان کاربرد ملموسی ندارد و اصولا در ذهن ها اثری از آنها باقی نمانده است.
و تنها همان تعداد راه یافتگان به رتبه های بالا در رشته های فنی مهندسی و گروه پزشکی می مانند که با استفاده از امکانات مدارس غیر دولتی و کلاسهای صدها میلیونی تقویتی آموزشگاههای آزاد موفق شده اند در رشته های پردرآمد و آینده دار ادامه تحصیل دهند.
از این رو شاید بجای این همه تدوین و تصویب قوانین غیرضروری و دخالت های بی مورد و بدون ملاحظه مجلس یا معدود نمایندگان بی اطلاع از حقایق، بهتر است شورای عالی آموزش و پرورش بطور کلی بازنگری در دروس مدارس را اولویت خود قرار دهد و با بهره گیری از تجربیات کشورهای موفق مانند ژاپن یا برخی کشورهای اروپایی، به دنبال پاسخ به این سوال باشند که چگونه باید فرزندان این کشور را هم در تعلیم و هم در تربیت، انسانهایی باسواد و دارای یک یا چند مهارت در پایان دوازده سال تحصیل، تحویل جامعه داد که در عین حال با قوانین آشنا و بدان احترام بگذارند. مهربانی و عطوفت به دیگران را یاد گرفته باشند. کمک به همنوعان را با لذت و خلق تصاویر زیبا رقم بزنند. از مهارتهای فرا گرفته اشتغال مناسبی ایجاد کنند و به دنبال بازارهای کاذب، دلالی و سوداگری که بر اقتصاد خانوارها و جامعه تاثیر نامطلوب می گذارد، نروند، انسانهایی با بهره وری و کارایی بالا و در حد استانداردهای جهانی باشند، در این صورت شاید وقتی از سرمایه های انسانی مطلوبی برخوردار باشیم، زندگی و تولید و اقتصاد، پیشرفت و توسعه و گسترش عدالت و توزیع مناسب امکانات و … همه و همه در شرایط بهتر و در شأن مردم عزیز ایران با منابع سرشار و غنی بوجود آید و مردم از حداقلهای زندگی بیش از پیش بهره مند شوند.
باید باور کنیم آنچه که در همه سالهای گذشته به فرزندان ایران آموزش داده اند، در زندگی و کار آنها کاربرد و تاثیر قابل تاملی نداشته و همه آنها فراموش شده اند.
وقتی بجای پرکردن اوقات دانش آموز در مدرسه به یاد دادن متون غیرفایده دروس فعلی، حتی ساعت یا دقایقی برای خوابیدن و بستن چشمها، یا تقسیم مسئولیت به دانش آموزان برای نظافت مدرسه، یا نحوه احترام گذاردن به انسانها، یا آشنایی با قوانین کاربردی در زندگی ولو قوانین راهنمایی و رانندگی، در کنار فراگرفتن دروس مهارتی بر اساس علاقه و سلیقه شکل بگیرد، باید امیدوار بود دانش آموز در پایان سال دوازدهم و اخذ دیپلم، محل زیست و زندگی خود را تمیز و پاکیزه نگاه دارد، به قوانین احترام بگذارد و حتی حق تقدم عبور عابر پیاده در خیابان را زیرپا نگذارد ( چه رسد به بی قانونی های بزرگتر و خطرناکتر )، از شدت درگیری ها و دعوا و شکایات و پرونده های متعدد قضایی در کشور کاسته شود، قبل از ورود به دانشگاه مهارت یا مهارت های خوبی بصورت عملی فرا گرفته باشد و بتواند با آگاهی و تخصصی تر شغل آینده یا رشته دانشگاهی برای تکمیل تحصیلات خود را انتخاب کند.
آقایان بروند بعنوان نمونه کشورهایی که دارای کمترین پرونده های قضایی هستند را مطالعه و هر آنچه از شیوه و آموزش های آنان را می توانند بومی سازی کنند تا از بدو تحصیل در پایه اول ابتدایی، شیوه ها، دروس و روشهایی اجرا شود که در بزرگسالی ( جوانی به بعد ) مانع از شکل گیری این تعداد پرونده قضایی در کشور شود. در رانندگی ها به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم. به حق خود قانع باشیم و در فکر کلاهبرداری از هم وطنان خود نباشیم. با هر اتفاقی عصبی نشویم و فحاشی نکنیم و بر روی یکدیگر چاقو و قمه نکشیم.
اینها تنها بخشی اندک از جامعه ای است که ایران عزیز ما باید از آن بهره ببرد اگر تصمیم سازان و تصمیم گیران و مجریان ما در عرصه آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت افکار خود را تغییر دهند و برای داشتن ایرانی زیباتر و بهتر از تجربیات خوب سایر جوامع بهره بگیرند و خود را تافته جدابافته ندانند.
دنیای امروز با هزاره و صده و دهه های گذشته بسیار تغییر کرده و باید خود را بر اساس خوبی ها و مهربانی های دنیای امروز تنظیم کنیم.
























Saturday, 6 December , 2025