در هر حال حاصل چندین دهه حکمرانی دولتها و مجالس ادوار مختلف در ایران نشان می دهد که راه و روش و برنامه و عملکرد و تصمیمات اتخاذ شده در بخشهای مهمی از کشور درست و اصولی نبوده و از این رو امروز با کوهی از مشکلات اساسی که قابل کتمان و پنهان کردن هم نیست مواجه هستیم و نگران کننده تر این است که اراده و تلاشی که این حس را در جامعه انتقال دهد که قرار است بزودی این چالش ها را پشت سر بگذاریم، نیز دیده یا احساس نمی شود.
به موضوع آب و کمبودهای جدی آن نمی توان با توصیه به مردم رفتار و رسیدگی کرد. بلکه باید پرسید و مسئولان را وادار به پاسخ و چه بسا محاکمه رساند که دلیل آنچه امروز برای کمبود آب مواجه هستیم چیست؟
آیا در همه دنیا اینگونه که در این دهه ها نسبت به منابع آبی ایران حکمرانی شده است، حکمرانی می شود؟ آیا اینگونه با عدم نظارت یا صدور مجوزهای بی حساب و کتاب، هزاران چاه آب حفر می شود یا بندها و سدهای غیر ضرور احداث می گردد که امروز اوضاع از بحران به وضعیت قرمز برسد؟
حال آنکه در استمرار این وضعیت، فرونشست زمین هم در سالهای اخیر رخ نمایان کرده است و به دغدغه ای جدی در برخی استانها تبدیل شده و سکونتگاههای مردم را در معرض خطر جدی قرار داده است.
خشکی رودخانه ها، تالابها و دریاچه ها مانند زاینده رود، گاو خونی یا ارومیه، بازیچه و کار ساده ای نیست. پشت این جریان حیات بخش آب، صدها و بلکه هزاران سال گذر تاریخ قرار دارد که با درایت و دانایی پیشینیان تا به دوره معاصر رسید و نسل دیروز و امروز مدیران با نوع تصمیمات و اقدامات خود راهی را در پیش گرفتند که امروز دیگر اثری از این منابع طبیعی و آبی تمدن کهن ایران وجود ندارد.
بارگزاری های مختلف صنعتی و کشاورزی در مناطق و استانهای کم بارش و کم آب، برداشتهای بی رویه از منابع آب زیرزمینی، ایجاد بندها و سدهای بزرگ و کوچک و بر هم زدن طبیعت شکل گرفته در قرنها حیات طبیعی و جریان آبهای سطحی در کشور و… بخش عمده و اصلی از علت وضعیتی است که این روزها ایران عزیز با آن روبرو شده است.
در کنار موضوع کم آب و بی آبی، باید به تولیدات آلاینده محیط زیست هم اشاره داشت که امروز سلامت و حیات انسانی را به مخاطره انداخته است و هر ساله جان بسیاری از مردم را می گیرد بدون آنکه مواخذه ای برای عوامل آن در کار باشد یا سازمان های مسئول یا کوتاهی کننده در وظایف مورد پرسش و مواخذه قرار گیرند!
ترک فعل یعنی عدم انجام درست وظایف در وزارت نفت و شرکت ملی گاز ایران که در دهه های گذشته نتوانسته اند در استخراج این نعمت الهی یعنی گاز طبیعی، به مسئولیتهای خود متناسب با نیاز جامعه و پیش بینی افزایش جمعیت و توسعه واحدهای صنعتی و نیروگاهی و… عمل کنند و در نتیجه دومین کشور دارای ذخایر گازی جهان چندین سال است که در فصل پاییز و زمستان با کمبود جدی گاز مواجه میشود و ناچار است برای جلوگیری از قطعی گاز برای مصارف خانگی، گاز صنایع و نیروگاهها را قطع کند و آنان مجبور به مصرف مازوت می شوند تا بتوانند چرخ صنعت را بچرخانند یا نیروگاه را در مدار تولید برق قرار دهند. حال آنکه حجم آلایندگی و تاثیرات مخرب مازوت بر روان و سلامت انسانها بسیار نگران کننده است و از بابت این ترک فعلها و فراهم کردن زمینه آلایندگی آشکار هوا، کسی مواخذه نمی شود و صدایی از متولیان در نمی آید.
اینها و گرانی های روزانه و تورم بی حساب و اقتصاد بیمار، همه و همه احساس خوشایندی به جامعه منتقل نمی کند. حتی برگزاری کنسرت های متعدد هم نمی تواند روح خسته و ناامید مردم را التیام بخشد جز با اتخاذ تدابیر اثربخش و بهبود و التیام سریعتر این زخمهای مانده بر ذهنها و افکار جامعه.
امیدآفرینی زمانی نتیجه مثبت خواهد داشت که مردم هر روز با این فشارهای روحی و مشکلات اجتماعی و اقتصادی مواجه نباشد.
یک روز باید برای جبران خاموشی ها بدنبال خرید موتور برق باشند و یا نیروگاههای خورشیدی احداث کنند چون دولت قادر به تأمین این زیرساخت مهم برای مردم نیست. روز دیگر باید دنبال خرید تانک و پمپ آب باشند زیرا دولت در تأمین آب در مضیقه است و شاید کم کم ممکن است توصیه به خرید کپسول های ذخیره گاز هم داشته باشند.
چه بسا بزودی باید بجای بنزین، به دوران کهن مصرف ذغال سنگ در خودروها (ماشین دودی های دهه ۳۰-۴۰) باز گردیم!
البته نباید از این نکته غافل شد که بخشی از دلایل بروز این مشکلات فقدان نظارت بر عملکردها بوده گویی مسئولان، انسانهایی معصوم بوده اند که بنا بوده بدون عیب و ایراد و خطا و ناتوانی به وظایف خود عمل کنند و به همین دلیل دستگاههای متولی نمی توانسته اند از این دسته از مدیران ایرادی بگیرند چرا که لابد تصور می کردند که آقایان معصوم هستند.
























Saturday, 6 December , 2025